پینوکیو و دنیای ما

کـــــــــــافـــی نــــت عصــــــــر جـــــــدیـــــــــــد


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج والعافیه و النصر و اجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و شیعته و المستشهدین بین یدیه فی جمله اولیائک
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آیا از مطالب وبلاگ راضی هستید؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 28
بازدید دیروز : 29
بازدید هفته : 156
بازدید ماه : 155
بازدید کل : 28514
تعداد مطالب : 339
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1


لوگوی حمایتی حضرت مهدی

اللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَك َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً

سایت خدماتی بیست تولز

انجام میدم | از روی عکس مورد نظر شما سیاه قلم کار کنم AnjamMidam.Com انجام میدم | از روی عکس مورد نظر شما سیاه قلم کار کنم AnjamMidam.Com

پینوکیو و دنیای ما
نویسنده : منتظر...
تاریخ : چهار شنبه 6 خرداد 1394

بسم الله الرحمن الرحیم

نقد انیمیشن آدمکی چوبین با نگاهی جدید به آدم خاکی امروز و...   

روزی پیرمردی فرهیخته تصمیم گرفت، با دست خود آدمکی چوبین بسازد، لذا چون با اراده و اشتیاق آن را ساخت؛ گرمی وجودش به بدن سرد آدمک منتقل شد و آدمک چوبین و بیجان، جان گرفت و دست و پایش به حرکت درآمد، و خود به تنهایی شروع به راه رفتن نمود. پیرمرد با خوشحالی نام او را پینوکیو گذاشت و به او تذکر داد که اگر این دست و پای چوبین را در راه خیر و سعادت خود و دیگران قرار دهی؛ پاداش تو این است که مانند من صاحب یک بدن واقعی خواهی شد.

 

لذا به این منظور در سر راهت فرشته ای مهربان قرار دادم تا تو را امر و نهی کند و راه را از چاه به تو نشان دهد. پس هر جا او خواست تو را راهنمایی و یار ی کند، به حرفش گوش بده تا به مقصد و هدفت برسی. و چون در خارج از این خانه خواسته ها و جاذبه ها ی انحرافی زیاد است.؛ پس درب خانه را به روی هیچ راهزنی باز نکن و فقط برای کسب علم و معرفت و شناخت این مسیر حرکت کن و اگر روزی از خانه خارج شدی و راه برگشت به خانه را گم کردی به فرشته ی مهربان مراجعه کن و...

آری

  در عالم الست، خدای دانای و مهربان با دست خود آدمی خاکی ساخت؛

"وَ إذ قَالَ رَبّکَ لِلمَلائِکَة إنّی جاعِل فی الأرض خَلیفة " و آنگاه که پروردگارت به فرشتگان فرمود: "من در زمین جانشینی خواهم گماشت" (سوره بقره آیه 30)

...خداوند متعال با اراده و  عشق بدن خاکی آدم را خلق کرد و از روح خود در او دمید و آدم جان گرفت و به حرکت درآمد.  به او فرمود من هر آنچه داشتم؛ به امانت به تو سپردم و تو را حامل تمام اسماء الهی کردم. حال اگر تو این دست و پای خاکی و مادّی را در راه من و برای رسیدن و متخلّق شدن به آن اسماء الهی به کار بیندازی، از بشر و آدم بودن عبور می کنی و به انسانیّت می رسی و دست و پای انسانی پیدا می کنی. برای این منظور تو را در زمینی قرار می دهم که پر از جاذبه ها و .. خطرات و راههای انحرافی است. لذا برای اینکه تو از مسیر درست خارج نشوی، فرشتگان و چهارده نور پاک (ائمه اطهار علیهم السلام ) را در مسیرت می گذارم تا راه  خانه و موطن اصلی خود را گم نکنی. حال اگر تو به دلایلی آدرس و مسیر برگشت به من را گم کردی، باید به این چهارده نور پاک مراجعه کنی و به آنچه آنها می گویند گوش فرا دهی تا راه و مسیر انسان شدن را بیاموزی ... .

 پیرمرد بعد از اینکه آدمک چوبین را ساخت، شرایط علم آموزی را برایش فراهم کرد و برای خریداری کتاب، مقداری پول به او داد و فرشته ای مهربان را در کنارش قرار داد؛ تا در راه مدرسه کسی او را از علم و دانش باز ندارد و منحرف نشود؛ امّا در بیرون از خانه، از یک طرف جاذبه ها و بازی ها و ... و نمایش های خیمه شب بازی او را از علم باز می داشت و از طرفی (روباه مکار و گربه نره ) که همیشه درصدد گمراه کردن او بودند، دائم در گوش او می خواندند که برای زیادی مالش، پولهایش را چال کند و به این ترتیب سرمایه ای که او باید در راه علم وکتاب و ... خرج کند را با زیرکی از او ربودند و او را با رؤیاها و خیالهای واهی در کنار چاله های خالی از سکه رها کردند. پینوکیو بعد از اینکه سرمایه اش را از دست داد، پشیمان شد و خواست این ضررش را جبران کند.

خداوند مهربان بعد از خلقت انسان، تمام سرمایه ی حیات را (بالقوّه ) در وجود انسان ریخت و برای اینکه این داشته ها و سرمایه را که در وجود او بالقوّه گذاشته را به فعلیّت برساند و راه به آسمان وجودش بیابد؛ به فرشتگان فرمان داد برای یاری او سجده کنند. لذا همه ی فرشتگان اطاعت کردند و این سجده به آن معنا است که در زمین برای رسیدن به آسمان وجودش راه را بر او باز کنند و به او کمک کنند؛ امّا در این میان شیطان نافرمانی کرد و اطاعت نکرد.

"وَ إذ قُلنَا لِلمَلائکة إسجُدُوا لأدم َفَسَجَدُوا إلّا إبلیسَ أبی وَ أستکبرَ وَ کانَ مِنَ الکافِرین"

"و آنگاه که به فرشتگان گفتیم: "برای آدم سجده کنید، همه سجده کردند، جز ابلیس که ابا کرد و برتری جست و از کافران گردید"

 این سجده نکردن شیطان به این معناست؛ که در زمین راه بندگی را بر انسان می بندد و راه های انحرافی را بر او باز می کند تا نتواند به آسمان وجودش دست پیدا کند. لذا دائم در این مسیر او را مشغول جاذبه ها و ....لهو و لعب ( نمایش ها و پارتی های خیمه شب بازی آن چنانی) می کند و در گوش او می خواند که سرمایه ی وجودش را در خاک دنیا دفن کند و داشته های انسان را به نام کیف و خوش گذرانی های کاذب با زیرکی از چنگ او در می آورد و انسان جاهل را غرق در رؤیاهای واهی و خیالی در کنار سرمایه های چال شده اش رها می کندو...

 روباه مکار و گربه نره دائم دور پینوکیو می پلکیدند  و مانع می شدند که او راه علم و معرفت و انسان شدن را بیاموزد. شیطان و نفس امّاره هم دائم حول محور قلب انسان می چرخند و مانع می شوند که مبادا انسان با علم و معرفت و اندیشیدن به سرمایه ی وجودش، آگاهی پیدا کند و راه و مسیر انسان شدن را بپیماید.عاقبت پینوکیو بر اثر جهل و غفلت ... در مسیر راه با دوستانی ناباب همراه شد که او را کاملا از راهش دور می کردند و...

چون نفس انسان بیشتر به شهوات و راحتی دنیا تمایل دارد و  روحیه و شاکله ی او

(میل به غرب و رفتن به آن طرف آب است )

وقتی دوستان پینوکیو از شهر و دیاری صحبت کردند، که زرق و برق و جاذبه ها ی دروغین و راحتی و شادی و کیف وهمی از آن لبریز بود، خیلی زود با آنها همراه شد و دیگر در آنجا نه صدای فرشته ی مهربان به گوش او می رسید و نه نصایح پدری مهربان ...   و او صبح تا شب، غرق در بیخبری و خوش گذرانی و بازی و ... و به حیوانیت مشغول بود تا اینکه یک روز صبح که از خواب بیدار شد؛ خود را کاملا به شکل الاغی دراز گوش ملاحظه کرد و ... تازه حقّه و مکر اومانیزم زمان را درک کرد و فهمید امّا افسوس که دیگر کار از کار گذشته بود و او هر چه سعی می کرد این وهمیّات را به دیگران بفهماند ؛که مانند او بازیچه ی دست شیطان نشوند و فریب جاذبه های رنگارنگ  وهمی و خیالی دو روزه ی دنیا را نخورند؛ مؤفق نمی شد و صدایی جز (عرعر ) از او در نمی آمد.

متأسفانه امروز طبق نقشه های شومی که اومانیزم دهر، برای بشر ریخته و (با مأموریتی که از شیطان گرفته که انسانیّت را از بشر بگیرد) تمام سعی خود را به کار برده تا بشر با رو آوردن به ماهیت و جاذبه های بعد بشری و عالم مادّه، در شادی های کاذبانه ( پارتی ها _رقص و پایکوبی در مجالس آن چنانی) چنان غرق شود؛ که به طور کلی انسانیّت از آنان ساقط شود، تا بتواند بشر امروزی را به حمار و الاغ و حیوانات وحشی تبدیل کند و آنان را دسته جمعی به ابلیس زمان بفروشد.

عاقبت پینوکیو به حال تضرّع و زاری در وجود رسید و از آنجا که ندامت و پشیمانی قلبی یعنی برگشت به وجود است، خدا او را به نهر آب روانی انداخت و مدت زیادی در آب غرق بود و آنقدر از آن آب گوارا نوشید تا خون در وجودش جریان پیدا کرد و صاحب گوشت و پوست و استخوان واقعی شد و به شکل یک انسان واقعی از آب خارج شد.

ای انسان! آیا وقت آن نرسیده که با پشت کردن به جاذبه های شوم  بُعد بشری و با عجز و زاری در وجود او را طلب کنی و طبق فرمایش مکرر خداوند مهربان که دائم در قران شیطان را "عدو مبین" معرفی می کند از او دوری کنی و به سوی خدا برگشت کنی تا خدا توبه و برگشت واقعی را در تو ببیند و تو را در بطن آب که علم و معرفت است بیندازد، تا به شکل و شمایل انسانی واقعی و به کمال رسیده از آب ولایت خارج شوی و به حیات طیّبه برسی؛ إن شاءالله. 

 




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:









نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کـــــــــــا




آمار مطالب

:: کل مطالب : 339
:: کل نظرات : 17

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 28
:: باردید دیروز : 29
:: بازدید هفته : 156
:: بازدید ماه : 155
:: بازدید سال : 1871
:: بازدید کلی : 28514

RSS

Powered By
loxblog.Com